
۲۵ اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه توسط رژیم بعث عراق طی عملیات انفال (نسل کشی کردها) در سال ۱۹۸۸ ، متاسفم که نتونستم سر وقت آپ بکنم (از همین جا این جنایت رو نه فقط به ملت کرد بلکه به جامعه بشریت تسلیت میگم) به همین خاطر ۱ چیزهایی در مورد انفال ، حلبچه ، حزب بعث عراق و نسل کشی و... گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد.
عمليات انفال
عمليات انفال، نام عملیاتی در سال ۱۹۸۸ بود که در آن نیروهای رژیم بعث عراق که به طور مستقیم از صدام حسین تکریتی فرمان میگرفتند، بیش از صد هزار کرد عراقی را قتل عام کردند.
پس از حمله ایالات متحده امریکا به عراق و دستگیری صدام حسین و برخی از همدستانش، محاکمه وی و همدستان جنایتکارش به جرم جنایات ضد بشری و نسل کشی در دادگاه ویژه جرائم سران عراق ادامه دارد (البته صدام حسین اعدام شد).
حلبچه
حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: ههلهبجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در 10-15 کیلومتری مرز ایران و 225 کیلومتری شمال شرقی بغداد است. جمعیت حلبچه در حدود 80.000 نفر است که بیشتر ایشان کرد هستند. حلبچه از مناطق گورانیزبان بوده که در آن کردی سورانی به مرور جانشین گویش گورانی گشته است.
مردم بی دفاع حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ 16 تا 17 مارس 1988 توسط رژیم بعث عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال بمباران شیمیایی شدند و پیرامون 5 هزار نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشتار شدند. حلبچه در آن زمان در اشغال نیروهای ایرانی و همچنین در دست گروههای کرد بود.
گازهای سمی بهکاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل، ساردین، تابون و وی اکس بود که از سوی برخی دولتهای غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معاملهگر هلندی فرانس فان آنرات در این مسئله نقش کلیدی داشت.
درباره فرانس فان آنرات
فرانس کورنلیس آدریانوس فان آنرات (زاده ۹ اوت در دن هلدر) از بازرگانان هلندی است که متهم به فروش مواد خام برای تولید جنگافزار شیمیایی به دولت صدام حسین شده است. گازهای سمی بکاررفته در بمباران شیمیایی حلبچه نیز به احتمال قوی از مواد تحویلی فان آنرات ساخته شده است.
پس از دستگیریاش در ایتالیا در سال ۱۹۸۹، فان آنرات به عراق گریخت و تا پایان دوره صدام یعنی به مدت ۱۴ سال در آنجا زندگی کرد. پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳ فان آنرات به هلند بازگشت و در ۶ دسامبر ۲۰۰۴ به جرم دست داشتن در جرائم جنگی و نسل کشی دستگیر شد.
کمی پس دستگیریاش روزنامههای هلندی گزارش دادند که فان آنرات یکی از کارکنان سازمان اطلاعات و امنیت هلند بوده است.
وی در دادگستری لاهه به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
فان آنرات تنها شخص هلندی در میان افراد به شدت تحت تعقیب در لیست سیاه اف بی آی بوده است.
حزب بعث عراق
حزب بعث عراق، (در عربی: حزب البعث العربي الاشتراكي) نام حزبی سیاسی بود که با کودتای سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ م.) که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد بر سر قدرت آمد. مبانی نظری این حزب بر پان عربیسم، نوسازی اقتصادی و سوسیالیسم استوار بود. صدام حسین تکریتی یکی از اعضای برجستهٔ حزب بعث محسوب میشد.
وقتی در انقلاب ضد سلطنتی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عبدالکریم قاسم علیه فیصل كودتا كرد، حكومت او جهتگیری آشكاری را به سمت شوروی شروع كرد. دو اقدام مشخص او آمریکا و سیا را وادار كرد كه درصدد براندازی حكومت قاسم برآیند. مطابق رویه سیا در همان دههها راه آسانتر، ترور عبدالکریم قاسم بود. قاسم در سال 1959 اعلام كرد كه از پیمان سنتو خارج ميشود. عراق در سال 1950 به این پیمان پیوسته بود. علاوه بر آن، قرارداد خرید اسلحه از شوروی هم امضا شده بود. پس از انقلاب ضد سلطنتی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عراق می رفت تا نظام چندحزبی را تجربه کند.
تیم شش نفرهای برای ترور قاسم تدارك شده بود. صدام حسین تکریتی، به دار و دسته ای پیوست که در سال ۱۹۵۹ به جان عبدالکریم قاسم نخست وزیر میانه روی کشور سوء قصد کرد. صدام حسین كه در سال 1957 به حزب بعث پیوسته بود، یكی از آن شش نفر بود! از طریق مسوول ایستگاه اطلاعات مصر در عراق، آپارتمانی در خیابان الرشید بغداد- درست روبهروی وزارت دفاع- كه دفتر عبدالكری م قاسم درهمانجا بود؛ در اختیار صدام قرار گرفت تا رفت و آمدها را به خوبی كنترل كند. حادثه ترور قاسم در روز 7 اكتبر 1959 برنامهریزی شد. به اتوموبیل قاسم حمله كردند. صدام راننده را كشت. قاسم خودش را روی زمین انداخت. پای صدام تیر خورد. ترور نافرجام ماند.
سیا صدام را به تكریت فرار داد. صدام پس از ناکامی در توطئه قتل نخست وزیر از راه سوریه به مصر گریخت. صدام را به دمشق منتقل كردند. سرویس اطلاعاتی مصر همچنان با همكاری سیا این انتقال را سامان داد. بعد از مدتی صدام را به بیروت فرستادند. در بیروت او یك دوره ویژه كار اطلاعاتی و امنیتی را زیر نظر سیا گذراند. از بیروت به قاهره منتقل شد. در قاهره نزدیك منطقه (دوكی) آپارتمان مجللی در اختیار صدام بود. آن آپارتمان نسبتی با یك دانشجوی به ظاهر ساده كه در دانشگاه قاهره حقوق میخواند نداشت. ارتباط صدام با سیا در قاهره منظم و برنامهریزی شده بود. مایلز کوپلند افسر اطلاعاتی سیا و جیم ایشلبرگر مسوول ایستگاه اطلاعاتی سیا با صدام در ارتباط بودند.
در سال 1963 حزب بعث كودتایی را علیه عبدالكریم قاسم ترتیب داد. كودتا پیروز شد. مقتدرترین فرد حزب بعث، صدام بود. مسوول بخش امنیتی و اطلاعاتی حزب (جهازالخاص) صدام چگونگی كار بین ارتش و دستگاه اطلاعاتی را سامان میداد. حزب بعث سرانجام موفق شد در فوریه سال ۱۹۶۳ با پشتیبانی از توطئه چند افسر ارتش، با کودتایی خونین به دولت میانه روی عبدالکریم قاسم پایان دهد. صدام حسین به بغداد برگشت و شبکه امنیتی مخفی حزب بعث (جهازالخاص) را به دست گرفت.
حزب بعث به خاطر شرکت در رشته ای از اعمال تبهکارانه، در پایان سال ۱۹۶۳ از حکومت عراق کنار گذاشته شد، اما حزب بعث مخفیانه به تدارک کودتا پرداخت تا سرانجام در کودتای سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) قدرت را به دست گرفت.
كودتا كه پیروز شد، تعداد قابل توجهی از حزب کمونیست عراق با مدیریت صدام در قصر النهایه اعدام شدند. همكاری اطلاعاتی صدام و سیا دیگر در قالب حكومت عراق تعریف میشد. سازمان ارتباط با سیا توسط سه افسر اطلاعاتی عراقی مستقیما زیر نظر صدام مدیریت میشد. جنگ علیه ایران همین گونه سامان یافت. در طول جنگ ایران و عراق افسران رابط سیا اطلاعات نظامی ایران را مستقیما به صدام میدادند.
صدام حسین نقشی کلیدی در کودتای سال ۱۳۴۷ داشت. حزب بعث عراق پس از حملهٔ نظامی ایالت متحده آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳ م.) قدرت را از دست داد و صدام حسین در دادگاه عالی عراق محاکمه و به جرم جنایات علیه مردم عراق به اعدام با چوبه دار محکوم گردید و در تاریخ ۸ دی ۱۳۸۵ در بغداد به دار آویخته شد.
تعریف نسلکشی
نسلکشی عبارت است از هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی، ایدئولوژیکی.
نسلکشی های معاصر
۱. نسلکشی دارفور
توضیح: دارفور ناحیهای است در باختر کشور سودان دربرگیرندهٔ سه استان دارفور غربی، دارفور شمالی و دارفور جنوبی است. گفتنی است مساحت دارفور به اندازه ایالت کالیفرنیای آمریکا است.
نسلکشی
همینک قتل عام و نسلکشی مردم دارفور که اکثرا مسیحی هستن توسط شبه نظامیان عرب مسلمان (جنجوید) که از طرف دولت مرکزی سودان حمایت میشوند ادامه دارد. گفتنی است که تاکنون سازمان ملل متحد موفق به فرستادن صلحبان به این منطقه نشده و با مخالفت شدید دولت مرکزی سودان روبرو شده است. اکنون امنیت این منطقه تنها به دست ۱۰۰۰۰ صلحبان اتحادیه افریقا است. لازم به ذکر است که مساحت دارفور به اندازه ایالت کالیفرنیای آمریکا است و ۱۰۰۰۰ صلحبان اتحادیه آفریقا که از داشتن امکانات کافی محروم هستند عملا کارایی چندانی ندارند.
۲. نسلکشی رواندا
نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ به دنبال سقوط هواپیمای حامل " جونال هابیا ریمانا" رییس جمهور وقت رواندا در نزدیکی کیگالی پایتخت این کشور به وقوع پیوست. قوم توتسی این عمل را به قوم اکثریت "هوتوس" نسبت داد. همین امر آغاز درگیریهای شدید میان این دو قوم شد که به کشتار حدود ۸۰۰ هزار توتسی رواندايی و هوتوسهای ميانه رو در مدت ۱۰۰ روز توسط هوتوسهای تندرو منجر شد.
۳. نسل کشی یهودیان (هولوکاست)
همهسوزی یا هولوکاست (به انگلیسی: Holocaust)، (به عبری: השואה, قربانی)) اصطلاحی است مذهبی و به معنای قربانی کردن یک حیوان نر طبق سنت یهودی است. اصل این واژه در یونانی ὁλόκαυστον بوده است که واژهای است مرکب: ὅλος یعنی به تمامی، یکسر و καυστός یعنی سوزاندن. در قرن بیستم این اصطلاح به جریان قتل عام جمعی گروههای مختلفی از مردم بخصوص یهودیان بر پایه نژاد، مذهب، ملیت در طی جنگ جهانی دوم بدست آلمان نازی و از ۱۹۴۱ تا انتهای ۱۹۴۵ اشاره اطلاق شد. گفتنی است که در بسیاری موارد دانشمندان آلمان نازی با انجام آزمایشهایی غیر انسانی بر روی زندانیان به خصوص کودکان آنان را با غیرانسانی ترین شیوهها به قتل میرساندند.
یکی از معمولترین روشها استفاده از اتاق گاز و در بعضی موارد تیرباران جمعی بوده است. سپس اجساد قربانیان سوزانده میشدند و خاکستر آنها دفن یا پراکنده میشد.
یهودیان اروپایی هدف اصلی کشتار و سوزاندن جمعی بودند، که نازیها به آن آخرین چاره یهود میگفتند. دیگر گروههایی که نامناسب و لایق مرگ فرض میشدند، به ویژه، اسلاوها، کولی ها، معلولین، کمونیستها، سوسیالیست ها و همجنس گرایان بودند، که اغلب مورد شکنجه و کشتار قرار میگرفتند. میزان مرگ و میر بین ۱۲ تا ۲۶ میلیون برآورد میشود. به طور عادی شش میلیون یهودی را قربانی میدانند. اعلام رقم شش میلیون با استناد به مدارک قربانیان یهودی کشتار و سوزاندن جمعی است.
روز جهانی قربانیان هالوکاست
در اواخر سال ۲۰۰۵ و در واکنش به اظهارات محمود احمدی نژاد مبنی بر نفی هالوکاست، مجمع عموممی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای، هولوکاست را به عنوان يک رويداد تاريخی تصويب کرد و ۱۹۲ کشور جهان، بيست و هفتم ژانويه را برای يادبود قربانيان آن فاجعه، روز بين المللی هالوکاست نامگذاری کردند.
انکارکنندگان هالوکاست
مسئلهٔ هولوکاست و حجم و گستردگی آن همواره از سوی برخی از پژوهشگران تاریخ (معروف به تجدید نظرگرایان) زیر سؤال رفته. در مورد بررسی صحت تاریخی ابعاد این کشتارها حتی کنفرانسی نیز در سال ۲۰۰۶ در تهران برگزار شد. زیر سؤال بردن مسئله مربوط به هولوکاست در برخی کشورها مانند آلمان، فرانسه و اتریش، به دلیل انکار واقعیتهای تاریخی و جلوگیری از یهودستیزی و سواستفاده طرفداران حزب نازی و نژادپرستان از این وقایع جرمِ جدی با جریمه مالی، اجتماعی و حبس در زندان محسوب میشود.
۴. نسلکشی ارمنیها
تاریخ آسیای صغیر
لیدیه داراترین کشور منطقهٔ آسیای کوچک بود. پادشاه لیدی به منظور مقابله با کوروش با فرمانروای اسپارت که از مهمترین شهرهای یونان بود، پیمان دوستی بست. کوروش به لیدیه حمله برد و پایتخت آن یعنی سارد را تصرف نمود. با فتح شهر سارد به عمر امپراتوری بزرگ لیدی پایان داده شد در قرن هفتم پیش از میلاد، یونانیان این سرزمین را به تصرف خود در آورده و با ایران همسایه شدند. آنها شهرهای مهمی از جمله بیزانس یا استانبول فعلی را بنیان نهادند.
امپراتوری روم در سال ۱۹۶ پس از میلاد براین سرزمین تسلط یافت. در سال ۳۹۵ میلادی با تجزیهٔ دولت روم به دو امپراتوری روم شرقی و امپراتوری روم غربی، سرزمینی که شامل ترکیه کنونی است قسمتی از روم شرقی یا بیزانس گردید. پایتخت این دولت شهر بیزانس بود. که در زمان کنستانتین امپراتور روم و با رسمیت یافتن مذهب مسیح تغیر نام یافت و به «کُنستانتینوپولیس» نامور شد. اما ترکان مهاجر که آرام آرام وارد شبه جزیرهٔ آناتولی شده بودند توانستند پس از دو قرن با قدرت تمام این سرزمین را از آن خود کنند تا سرانجام سپاهیان بایزید دوم در سال ۱۴۵۳ شهر مسیحی «کنستانتینوپولیس» را با نام الله و اسلام گشودند و به عمر روم شرقی پایان دادند.
ترکان مهاجر با آمیختهای از فرهنگ ترکی و عربی -اسلامی به نابودی کانونهای فرهنگی و کشتار مسحیان پرداختند. نخستین کار ترکان برداشتن نام کنستانتین و گذاشتن واژه اسلام به جای آن بود و نام پایتخت شد اسلامبول. (چون تازیان حرف پ ندارند به جای آن ب به کار میبرند)
پادشاهان امپراتوری عثمانی همواره سیاست پان ترکیسم گره خورده با پان اسلامیسم را دنبال میکردند و تشکیل یک حکومت ترک بزرگ از غرب آناتولی تا دشت ترکستان چین که همه اقوام ترک زبان را شامل شود و تحت حمایت و رهبری ترکیه باشد را در سر میپروراندند. البته اینان خود را به غلط تورانی نامیدهاند ولی در نظر بیشتر تاریخدانان تورانیان از نژاد ایرانیانند با همان نام و نشان.
اینان توانستند با جنگ و غارت و کشتار متصرفات خود را درشکل گستردهای توسعه دهند. این متصرفات شامل کشورهای فعلی ترکیه، سوریه، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، مصر، قسمتهای کناره مدیترانه در افریقای شمالی، قسمت اعظم بالکان و دهها منطقه کوچک و بزرگ دیگر میشد.
چرا پان ترکیسم به کشتار ارمنیان دست زد
به دو دلیل:
نخست دلیل جغرافیایی چرا که ارمنیان همچون دیواری آهنین میان ترکهای عثمانی و ترک زبانان قفقاز که هیچگونه پیوست نژادی با آنان ندارند و ترکان آن سوی دریای خزر بودند، قرار گرفته بودند.
دوم اینکه مسیحی بودند و باوجود فشار و تعقیب و تجاوز حاضر نمیشدند که دین خود را عوض کرده به اسلام بگروند، ازاین رو از میان برداشتن این سد و نابودی ملت ارمنی امری ضروری مینمود. جنگ جهانی اول چنین فرصت مناسبی را به ترکان جوان داد، سرانجام در سال ۱۹۱۵ طی یک برنامه از پیش ریخته شده، نژادکشی ارمنیان را به مرحله اجرا درآوردند. برنامهای که الگویی برای نازیها در جنگ دوم جهانی شد. نابودی ملت ارمنی توسط دولت وقت ترکیه (ترکان جوان) به شکلی دقیق و محرمانه طرح ریزی و اجرا شد. در راس این طرح محمد طلعت پاشا وزیر کشور، اسماعیل انور پاشا وزیرجنگ و احمد جمال پاشا وزیر دریاداری ترکیه قرارداشتند و ازاعضای حزب اتحاد و ترقی بودند اینان برای پیشبرد هدفهای خود به دولت آلمان وابسته شده بودند. دولت ترکیه برای اجرای این طرح کمیتهای سه نفره تشکیل داد که اعضای آن بهاالدین شاکر، شکری و دکتر ناظم بودند.این طرح در سالهای ۱۹۲۳ - ۱۹۱۵ در ارمنستان غربی که تحت اشغال امپراتوری عثمانی بود، به اجرا در آمد و طی آن بیش ازیک و نیم میلیون از مردم بیدفاع ارمنی از زن و مرد و پیر و جوان قربانی شدند و حدود یک میلیون نفر دیگر در سراسر جهان پراکنده شدند.
بنا بر این طرح نخست کلیه مردان ارمنی از ۱۵ سال تا ۵۰ سال را که توان داشتند، به بهانه بردن به جبهههای نبرد به ارتش فرا خوانده شدند. در آنجا آنها را خلع سلاح کرده و به گردانهای بیگاری در پشت جبهه منتقل کردند. در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵، حدود ۳۰۰ نفر از متفکران، نویسندگان، رهبران و سیاستمداران ارمنی در استانبول دستگیر و پس از انتقال به کشتارگاهها بطرز فجیعی بقتل رسیدند. همچنین در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارامنه بی دفاع را در استانبول به کشتارگاه فرستادند که این سرآغاز قتل عام دسته جمعی مردم بی دفاع ارمنی بود به ویژه مردانی که بهعنوان سرباز در پشت جبهه به بیگاری کشیده شده بودند.
ترکان سرمست از کشتار و بوی خون در ۲۷ ماه مه ۱۹۱۵ قانون تبعید ارمنیان به موصل و سوریه را منتشر کردند. ماموران دولت، باشندگان شهرها و روستاهای ارمنی نشین را مجبور به جایی کرده و به دروغ به آنها گفته میشد که چون در منطقه جنگی قرار دارند میبایست برای حفظ جانشان به جاهای امنتری منتقل شوند. به آنها حتی فرصت نمیدادند که غذا و لوازم ضروری را با خود بردارند. آنان گروههای ارمنی را که بیشتر شان زنان، کودکان و سالخوردگان بودند، به طرف صحرای مرکزی سوریه درمنطقه درالزور درنزدیکی شهر حلب راندند که تعداد زیادی از کودکان، پیرزنان و پیرمردان در مسیر راه در اثر گرما، گرسنگی و تشنگی طاقت نیاورده و مردند. از سوی دیگر برای اجرای کامل کشتار ارمنیان مردان را از زن و بچه یشان جدا کرده، بطرز فجیعی قصابی میکردند و زنان و دختران جوان را برای نیات جنسی با خود میبردند. آنهایی هم که از خود مقاومت نشان میدادند، بطور وحشیانهای میکشتند.
ارمنیان و دولت کنونی ترکیه
دولت ترکیه امروز وجود چنین کشتاری را منکر میشود ومدعی است که در کشمکشهای داخلی و شورش ارمنیان علیه امپراتوری عثمانی نه تنها ارامنه کشته شدند بلکه ترکها هم تلفات داشتهاند که از هر دو گروه فقط ۳۰۰ هزار نفرکشته شدهاند. شور بختانه در غارت و کشتار ارمنیان، کردها که هویتشان به عنوان کرد مورد پذیرش ترکها نبوده و نیست و حتا آنها را به نام ترکان کوهستانی مینامند نقش عمدهای داشته اند.
۵. نسلکشی آسوریان
نسل کشی آسوریان (به سریانی: ܩܛܠܥܡܐ ܕܐܬܘܪܝܶܐ) به کشتار جمعی آسوریان در دولت عثمانی گفته شود. اقامهکنندگان این نظریه بر این باورند که تحت حکومت ترکان جوان آسوریان شمال میانرودان بویژه منطقه حکاری و ارومیه توسط نیروهای ترک و کرد میان سالهای 1914 تا 1918 مورد کوچ اجباری و قتلعام واقع شدند.
دلایلی که برای این کشتارها ارائه میشود متفاوتند، از جمله:
سرکوبی و ستم بر مسیحیان در آناتولی.
آسوریان و ارامنه خواستار خودمختاری بودند و بر ضد عثمانیان با ارتش روسیه همکاری میکردند. (حکومت ترکیه از این نظر حمایت میکند).
بنا بر ادعای ترکیهایها، مردم دو قوم ارمنی و آسوری تهدیدی برای عثمانیها بشمار میآمدند و به این علت شمار زیادی از آنها به صحرای سوریه منتقل شدند. در این جابجایی انسانهای فراوانی از بیآبی و گرسنگی تلف شدند. ترکیه این مسئله را اتفاقی و ناخواسته عنوان میکند.
به نقل از منابع آسوری در سال 1918 در منطقه خوی در شمال غربی ایران نیز گروههای کرد و عثمانی به کشتار آسوریان دست زدهاند.
شاهدان عینی و منابع
نویسنده ایرانی، محمدعلی جمالزاده که در آن زمان از برلن رهسپار بغداد بوده این رویدادها را از نزدیک دیده و مشاهدات خود را ثبت کرده است. همچنین عبدالحسین شیبانی وحیدالملک در کتاب خود به نام خاطرات مهاجرت (ص 87) مشاهدات عینی خود در این باره را باد کرده و از کوچاندن اجباری مردم مسیحی از سوی عثمانیان و بدرفتاری و تلف شدن زنان و کودکان در بیابان شمال سوریه گزارش میدهد.
عمليات انفال
عمليات انفال، نام عملیاتی در سال ۱۹۸۸ بود که در آن نیروهای رژیم بعث عراق که به طور مستقیم از صدام حسین تکریتی فرمان میگرفتند، بیش از صد هزار کرد عراقی را قتل عام کردند.
پس از حمله ایالات متحده امریکا به عراق و دستگیری صدام حسین و برخی از همدستانش، محاکمه وی و همدستان جنایتکارش به جرم جنایات ضد بشری و نسل کشی در دادگاه ویژه جرائم سران عراق ادامه دارد (البته صدام حسین اعدام شد).
حلبچه
حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: ههلهبجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در 10-15 کیلومتری مرز ایران و 225 کیلومتری شمال شرقی بغداد است. جمعیت حلبچه در حدود 80.000 نفر است که بیشتر ایشان کرد هستند. حلبچه از مناطق گورانیزبان بوده که در آن کردی سورانی به مرور جانشین گویش گورانی گشته است.
مردم بی دفاع حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ 16 تا 17 مارس 1988 توسط رژیم بعث عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال بمباران شیمیایی شدند و پیرامون 5 هزار نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشتار شدند. حلبچه در آن زمان در اشغال نیروهای ایرانی و همچنین در دست گروههای کرد بود.
گازهای سمی بهکاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل، ساردین، تابون و وی اکس بود که از سوی برخی دولتهای غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معاملهگر هلندی فرانس فان آنرات در این مسئله نقش کلیدی داشت.
درباره فرانس فان آنرات
فرانس کورنلیس آدریانوس فان آنرات (زاده ۹ اوت در دن هلدر) از بازرگانان هلندی است که متهم به فروش مواد خام برای تولید جنگافزار شیمیایی به دولت صدام حسین شده است. گازهای سمی بکاررفته در بمباران شیمیایی حلبچه نیز به احتمال قوی از مواد تحویلی فان آنرات ساخته شده است.
پس از دستگیریاش در ایتالیا در سال ۱۹۸۹، فان آنرات به عراق گریخت و تا پایان دوره صدام یعنی به مدت ۱۴ سال در آنجا زندگی کرد. پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳ فان آنرات به هلند بازگشت و در ۶ دسامبر ۲۰۰۴ به جرم دست داشتن در جرائم جنگی و نسل کشی دستگیر شد.
کمی پس دستگیریاش روزنامههای هلندی گزارش دادند که فان آنرات یکی از کارکنان سازمان اطلاعات و امنیت هلند بوده است.
وی در دادگستری لاهه به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
فان آنرات تنها شخص هلندی در میان افراد به شدت تحت تعقیب در لیست سیاه اف بی آی بوده است.
حزب بعث عراق
حزب بعث عراق، (در عربی: حزب البعث العربي الاشتراكي) نام حزبی سیاسی بود که با کودتای سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ م.) که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد بر سر قدرت آمد. مبانی نظری این حزب بر پان عربیسم، نوسازی اقتصادی و سوسیالیسم استوار بود. صدام حسین تکریتی یکی از اعضای برجستهٔ حزب بعث محسوب میشد.
وقتی در انقلاب ضد سلطنتی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عبدالکریم قاسم علیه فیصل كودتا كرد، حكومت او جهتگیری آشكاری را به سمت شوروی شروع كرد. دو اقدام مشخص او آمریکا و سیا را وادار كرد كه درصدد براندازی حكومت قاسم برآیند. مطابق رویه سیا در همان دههها راه آسانتر، ترور عبدالکریم قاسم بود. قاسم در سال 1959 اعلام كرد كه از پیمان سنتو خارج ميشود. عراق در سال 1950 به این پیمان پیوسته بود. علاوه بر آن، قرارداد خرید اسلحه از شوروی هم امضا شده بود. پس از انقلاب ضد سلطنتی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عراق می رفت تا نظام چندحزبی را تجربه کند.
تیم شش نفرهای برای ترور قاسم تدارك شده بود. صدام حسین تکریتی، به دار و دسته ای پیوست که در سال ۱۹۵۹ به جان عبدالکریم قاسم نخست وزیر میانه روی کشور سوء قصد کرد. صدام حسین كه در سال 1957 به حزب بعث پیوسته بود، یكی از آن شش نفر بود! از طریق مسوول ایستگاه اطلاعات مصر در عراق، آپارتمانی در خیابان الرشید بغداد- درست روبهروی وزارت دفاع- كه دفتر عبدالكری م قاسم درهمانجا بود؛ در اختیار صدام قرار گرفت تا رفت و آمدها را به خوبی كنترل كند. حادثه ترور قاسم در روز 7 اكتبر 1959 برنامهریزی شد. به اتوموبیل قاسم حمله كردند. صدام راننده را كشت. قاسم خودش را روی زمین انداخت. پای صدام تیر خورد. ترور نافرجام ماند.
سیا صدام را به تكریت فرار داد. صدام پس از ناکامی در توطئه قتل نخست وزیر از راه سوریه به مصر گریخت. صدام را به دمشق منتقل كردند. سرویس اطلاعاتی مصر همچنان با همكاری سیا این انتقال را سامان داد. بعد از مدتی صدام را به بیروت فرستادند. در بیروت او یك دوره ویژه كار اطلاعاتی و امنیتی را زیر نظر سیا گذراند. از بیروت به قاهره منتقل شد. در قاهره نزدیك منطقه (دوكی) آپارتمان مجللی در اختیار صدام بود. آن آپارتمان نسبتی با یك دانشجوی به ظاهر ساده كه در دانشگاه قاهره حقوق میخواند نداشت. ارتباط صدام با سیا در قاهره منظم و برنامهریزی شده بود. مایلز کوپلند افسر اطلاعاتی سیا و جیم ایشلبرگر مسوول ایستگاه اطلاعاتی سیا با صدام در ارتباط بودند.
در سال 1963 حزب بعث كودتایی را علیه عبدالكریم قاسم ترتیب داد. كودتا پیروز شد. مقتدرترین فرد حزب بعث، صدام بود. مسوول بخش امنیتی و اطلاعاتی حزب (جهازالخاص) صدام چگونگی كار بین ارتش و دستگاه اطلاعاتی را سامان میداد. حزب بعث سرانجام موفق شد در فوریه سال ۱۹۶۳ با پشتیبانی از توطئه چند افسر ارتش، با کودتایی خونین به دولت میانه روی عبدالکریم قاسم پایان دهد. صدام حسین به بغداد برگشت و شبکه امنیتی مخفی حزب بعث (جهازالخاص) را به دست گرفت.
حزب بعث به خاطر شرکت در رشته ای از اعمال تبهکارانه، در پایان سال ۱۹۶۳ از حکومت عراق کنار گذاشته شد، اما حزب بعث مخفیانه به تدارک کودتا پرداخت تا سرانجام در کودتای سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷) قدرت را به دست گرفت.
كودتا كه پیروز شد، تعداد قابل توجهی از حزب کمونیست عراق با مدیریت صدام در قصر النهایه اعدام شدند. همكاری اطلاعاتی صدام و سیا دیگر در قالب حكومت عراق تعریف میشد. سازمان ارتباط با سیا توسط سه افسر اطلاعاتی عراقی مستقیما زیر نظر صدام مدیریت میشد. جنگ علیه ایران همین گونه سامان یافت. در طول جنگ ایران و عراق افسران رابط سیا اطلاعات نظامی ایران را مستقیما به صدام میدادند.
صدام حسین نقشی کلیدی در کودتای سال ۱۳۴۷ داشت. حزب بعث عراق پس از حملهٔ نظامی ایالت متحده آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳ م.) قدرت را از دست داد و صدام حسین در دادگاه عالی عراق محاکمه و به جرم جنایات علیه مردم عراق به اعدام با چوبه دار محکوم گردید و در تاریخ ۸ دی ۱۳۸۵ در بغداد به دار آویخته شد.
تعریف نسلکشی
نسلکشی عبارت است از هرگونه اقدام و مبادرت جهت نابودی و حذف فیزیکی بخش یا کلیت گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی، ایدئولوژیکی.
نسلکشی های معاصر
۱. نسلکشی دارفور
توضیح: دارفور ناحیهای است در باختر کشور سودان دربرگیرندهٔ سه استان دارفور غربی، دارفور شمالی و دارفور جنوبی است. گفتنی است مساحت دارفور به اندازه ایالت کالیفرنیای آمریکا است.
نسلکشی
همینک قتل عام و نسلکشی مردم دارفور که اکثرا مسیحی هستن توسط شبه نظامیان عرب مسلمان (جنجوید) که از طرف دولت مرکزی سودان حمایت میشوند ادامه دارد. گفتنی است که تاکنون سازمان ملل متحد موفق به فرستادن صلحبان به این منطقه نشده و با مخالفت شدید دولت مرکزی سودان روبرو شده است. اکنون امنیت این منطقه تنها به دست ۱۰۰۰۰ صلحبان اتحادیه افریقا است. لازم به ذکر است که مساحت دارفور به اندازه ایالت کالیفرنیای آمریکا است و ۱۰۰۰۰ صلحبان اتحادیه آفریقا که از داشتن امکانات کافی محروم هستند عملا کارایی چندانی ندارند.
۲. نسلکشی رواندا
نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ به دنبال سقوط هواپیمای حامل " جونال هابیا ریمانا" رییس جمهور وقت رواندا در نزدیکی کیگالی پایتخت این کشور به وقوع پیوست. قوم توتسی این عمل را به قوم اکثریت "هوتوس" نسبت داد. همین امر آغاز درگیریهای شدید میان این دو قوم شد که به کشتار حدود ۸۰۰ هزار توتسی رواندايی و هوتوسهای ميانه رو در مدت ۱۰۰ روز توسط هوتوسهای تندرو منجر شد.
۳. نسل کشی یهودیان (هولوکاست)
همهسوزی یا هولوکاست (به انگلیسی: Holocaust)، (به عبری: השואה, قربانی)) اصطلاحی است مذهبی و به معنای قربانی کردن یک حیوان نر طبق سنت یهودی است. اصل این واژه در یونانی ὁλόκαυστον بوده است که واژهای است مرکب: ὅλος یعنی به تمامی، یکسر و καυστός یعنی سوزاندن. در قرن بیستم این اصطلاح به جریان قتل عام جمعی گروههای مختلفی از مردم بخصوص یهودیان بر پایه نژاد، مذهب، ملیت در طی جنگ جهانی دوم بدست آلمان نازی و از ۱۹۴۱ تا انتهای ۱۹۴۵ اشاره اطلاق شد. گفتنی است که در بسیاری موارد دانشمندان آلمان نازی با انجام آزمایشهایی غیر انسانی بر روی زندانیان به خصوص کودکان آنان را با غیرانسانی ترین شیوهها به قتل میرساندند.
یکی از معمولترین روشها استفاده از اتاق گاز و در بعضی موارد تیرباران جمعی بوده است. سپس اجساد قربانیان سوزانده میشدند و خاکستر آنها دفن یا پراکنده میشد.
یهودیان اروپایی هدف اصلی کشتار و سوزاندن جمعی بودند، که نازیها به آن آخرین چاره یهود میگفتند. دیگر گروههایی که نامناسب و لایق مرگ فرض میشدند، به ویژه، اسلاوها، کولی ها، معلولین، کمونیستها، سوسیالیست ها و همجنس گرایان بودند، که اغلب مورد شکنجه و کشتار قرار میگرفتند. میزان مرگ و میر بین ۱۲ تا ۲۶ میلیون برآورد میشود. به طور عادی شش میلیون یهودی را قربانی میدانند. اعلام رقم شش میلیون با استناد به مدارک قربانیان یهودی کشتار و سوزاندن جمعی است.
روز جهانی قربانیان هالوکاست
در اواخر سال ۲۰۰۵ و در واکنش به اظهارات محمود احمدی نژاد مبنی بر نفی هالوکاست، مجمع عموممی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای، هولوکاست را به عنوان يک رويداد تاريخی تصويب کرد و ۱۹۲ کشور جهان، بيست و هفتم ژانويه را برای يادبود قربانيان آن فاجعه، روز بين المللی هالوکاست نامگذاری کردند.
انکارکنندگان هالوکاست
مسئلهٔ هولوکاست و حجم و گستردگی آن همواره از سوی برخی از پژوهشگران تاریخ (معروف به تجدید نظرگرایان) زیر سؤال رفته. در مورد بررسی صحت تاریخی ابعاد این کشتارها حتی کنفرانسی نیز در سال ۲۰۰۶ در تهران برگزار شد. زیر سؤال بردن مسئله مربوط به هولوکاست در برخی کشورها مانند آلمان، فرانسه و اتریش، به دلیل انکار واقعیتهای تاریخی و جلوگیری از یهودستیزی و سواستفاده طرفداران حزب نازی و نژادپرستان از این وقایع جرمِ جدی با جریمه مالی، اجتماعی و حبس در زندان محسوب میشود.
۴. نسلکشی ارمنیها
تاریخ آسیای صغیر
لیدیه داراترین کشور منطقهٔ آسیای کوچک بود. پادشاه لیدی به منظور مقابله با کوروش با فرمانروای اسپارت که از مهمترین شهرهای یونان بود، پیمان دوستی بست. کوروش به لیدیه حمله برد و پایتخت آن یعنی سارد را تصرف نمود. با فتح شهر سارد به عمر امپراتوری بزرگ لیدی پایان داده شد در قرن هفتم پیش از میلاد، یونانیان این سرزمین را به تصرف خود در آورده و با ایران همسایه شدند. آنها شهرهای مهمی از جمله بیزانس یا استانبول فعلی را بنیان نهادند.
امپراتوری روم در سال ۱۹۶ پس از میلاد براین سرزمین تسلط یافت. در سال ۳۹۵ میلادی با تجزیهٔ دولت روم به دو امپراتوری روم شرقی و امپراتوری روم غربی، سرزمینی که شامل ترکیه کنونی است قسمتی از روم شرقی یا بیزانس گردید. پایتخت این دولت شهر بیزانس بود. که در زمان کنستانتین امپراتور روم و با رسمیت یافتن مذهب مسیح تغیر نام یافت و به «کُنستانتینوپولیس» نامور شد. اما ترکان مهاجر که آرام آرام وارد شبه جزیرهٔ آناتولی شده بودند توانستند پس از دو قرن با قدرت تمام این سرزمین را از آن خود کنند تا سرانجام سپاهیان بایزید دوم در سال ۱۴۵۳ شهر مسیحی «کنستانتینوپولیس» را با نام الله و اسلام گشودند و به عمر روم شرقی پایان دادند.
ترکان مهاجر با آمیختهای از فرهنگ ترکی و عربی -اسلامی به نابودی کانونهای فرهنگی و کشتار مسحیان پرداختند. نخستین کار ترکان برداشتن نام کنستانتین و گذاشتن واژه اسلام به جای آن بود و نام پایتخت شد اسلامبول. (چون تازیان حرف پ ندارند به جای آن ب به کار میبرند)
پادشاهان امپراتوری عثمانی همواره سیاست پان ترکیسم گره خورده با پان اسلامیسم را دنبال میکردند و تشکیل یک حکومت ترک بزرگ از غرب آناتولی تا دشت ترکستان چین که همه اقوام ترک زبان را شامل شود و تحت حمایت و رهبری ترکیه باشد را در سر میپروراندند. البته اینان خود را به غلط تورانی نامیدهاند ولی در نظر بیشتر تاریخدانان تورانیان از نژاد ایرانیانند با همان نام و نشان.
اینان توانستند با جنگ و غارت و کشتار متصرفات خود را درشکل گستردهای توسعه دهند. این متصرفات شامل کشورهای فعلی ترکیه، سوریه، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، مصر، قسمتهای کناره مدیترانه در افریقای شمالی، قسمت اعظم بالکان و دهها منطقه کوچک و بزرگ دیگر میشد.
چرا پان ترکیسم به کشتار ارمنیان دست زد
به دو دلیل:
نخست دلیل جغرافیایی چرا که ارمنیان همچون دیواری آهنین میان ترکهای عثمانی و ترک زبانان قفقاز که هیچگونه پیوست نژادی با آنان ندارند و ترکان آن سوی دریای خزر بودند، قرار گرفته بودند.
دوم اینکه مسیحی بودند و باوجود فشار و تعقیب و تجاوز حاضر نمیشدند که دین خود را عوض کرده به اسلام بگروند، ازاین رو از میان برداشتن این سد و نابودی ملت ارمنی امری ضروری مینمود. جنگ جهانی اول چنین فرصت مناسبی را به ترکان جوان داد، سرانجام در سال ۱۹۱۵ طی یک برنامه از پیش ریخته شده، نژادکشی ارمنیان را به مرحله اجرا درآوردند. برنامهای که الگویی برای نازیها در جنگ دوم جهانی شد. نابودی ملت ارمنی توسط دولت وقت ترکیه (ترکان جوان) به شکلی دقیق و محرمانه طرح ریزی و اجرا شد. در راس این طرح محمد طلعت پاشا وزیر کشور، اسماعیل انور پاشا وزیرجنگ و احمد جمال پاشا وزیر دریاداری ترکیه قرارداشتند و ازاعضای حزب اتحاد و ترقی بودند اینان برای پیشبرد هدفهای خود به دولت آلمان وابسته شده بودند. دولت ترکیه برای اجرای این طرح کمیتهای سه نفره تشکیل داد که اعضای آن بهاالدین شاکر، شکری و دکتر ناظم بودند.این طرح در سالهای ۱۹۲۳ - ۱۹۱۵ در ارمنستان غربی که تحت اشغال امپراتوری عثمانی بود، به اجرا در آمد و طی آن بیش ازیک و نیم میلیون از مردم بیدفاع ارمنی از زن و مرد و پیر و جوان قربانی شدند و حدود یک میلیون نفر دیگر در سراسر جهان پراکنده شدند.
بنا بر این طرح نخست کلیه مردان ارمنی از ۱۵ سال تا ۵۰ سال را که توان داشتند، به بهانه بردن به جبهههای نبرد به ارتش فرا خوانده شدند. در آنجا آنها را خلع سلاح کرده و به گردانهای بیگاری در پشت جبهه منتقل کردند. در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵، حدود ۳۰۰ نفر از متفکران، نویسندگان، رهبران و سیاستمداران ارمنی در استانبول دستگیر و پس از انتقال به کشتارگاهها بطرز فجیعی بقتل رسیدند. همچنین در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارامنه بی دفاع را در استانبول به کشتارگاه فرستادند که این سرآغاز قتل عام دسته جمعی مردم بی دفاع ارمنی بود به ویژه مردانی که بهعنوان سرباز در پشت جبهه به بیگاری کشیده شده بودند.
ترکان سرمست از کشتار و بوی خون در ۲۷ ماه مه ۱۹۱۵ قانون تبعید ارمنیان به موصل و سوریه را منتشر کردند. ماموران دولت، باشندگان شهرها و روستاهای ارمنی نشین را مجبور به جایی کرده و به دروغ به آنها گفته میشد که چون در منطقه جنگی قرار دارند میبایست برای حفظ جانشان به جاهای امنتری منتقل شوند. به آنها حتی فرصت نمیدادند که غذا و لوازم ضروری را با خود بردارند. آنان گروههای ارمنی را که بیشتر شان زنان، کودکان و سالخوردگان بودند، به طرف صحرای مرکزی سوریه درمنطقه درالزور درنزدیکی شهر حلب راندند که تعداد زیادی از کودکان، پیرزنان و پیرمردان در مسیر راه در اثر گرما، گرسنگی و تشنگی طاقت نیاورده و مردند. از سوی دیگر برای اجرای کامل کشتار ارمنیان مردان را از زن و بچه یشان جدا کرده، بطرز فجیعی قصابی میکردند و زنان و دختران جوان را برای نیات جنسی با خود میبردند. آنهایی هم که از خود مقاومت نشان میدادند، بطور وحشیانهای میکشتند.
ارمنیان و دولت کنونی ترکیه
دولت ترکیه امروز وجود چنین کشتاری را منکر میشود ومدعی است که در کشمکشهای داخلی و شورش ارمنیان علیه امپراتوری عثمانی نه تنها ارامنه کشته شدند بلکه ترکها هم تلفات داشتهاند که از هر دو گروه فقط ۳۰۰ هزار نفرکشته شدهاند. شور بختانه در غارت و کشتار ارمنیان، کردها که هویتشان به عنوان کرد مورد پذیرش ترکها نبوده و نیست و حتا آنها را به نام ترکان کوهستانی مینامند نقش عمدهای داشته اند.
۵. نسلکشی آسوریان
نسل کشی آسوریان (به سریانی: ܩܛܠܥܡܐ ܕܐܬܘܪܝܶܐ) به کشتار جمعی آسوریان در دولت عثمانی گفته شود. اقامهکنندگان این نظریه بر این باورند که تحت حکومت ترکان جوان آسوریان شمال میانرودان بویژه منطقه حکاری و ارومیه توسط نیروهای ترک و کرد میان سالهای 1914 تا 1918 مورد کوچ اجباری و قتلعام واقع شدند.
دلایلی که برای این کشتارها ارائه میشود متفاوتند، از جمله:
سرکوبی و ستم بر مسیحیان در آناتولی.
آسوریان و ارامنه خواستار خودمختاری بودند و بر ضد عثمانیان با ارتش روسیه همکاری میکردند. (حکومت ترکیه از این نظر حمایت میکند).
بنا بر ادعای ترکیهایها، مردم دو قوم ارمنی و آسوری تهدیدی برای عثمانیها بشمار میآمدند و به این علت شمار زیادی از آنها به صحرای سوریه منتقل شدند. در این جابجایی انسانهای فراوانی از بیآبی و گرسنگی تلف شدند. ترکیه این مسئله را اتفاقی و ناخواسته عنوان میکند.
به نقل از منابع آسوری در سال 1918 در منطقه خوی در شمال غربی ایران نیز گروههای کرد و عثمانی به کشتار آسوریان دست زدهاند.
شاهدان عینی و منابع
نویسنده ایرانی، محمدعلی جمالزاده که در آن زمان از برلن رهسپار بغداد بوده این رویدادها را از نزدیک دیده و مشاهدات خود را ثبت کرده است. همچنین عبدالحسین شیبانی وحیدالملک در کتاب خود به نام خاطرات مهاجرت (ص 87) مشاهدات عینی خود در این باره را باد کرده و از کوچاندن اجباری مردم مسیحی از سوی عثمانیان و بدرفتاری و تلف شدن زنان و کودکان در بیابان شمال سوریه گزارش میدهد.
ليست هناك تعليقات:
إرسال تعليق