یادواره شهدای حلبچه دانشگاه اراک اسفند سال 1382
اینجا حلبچه است
صدای بمب، نفیر مرگ، جغرافیای سکوت
هفت هزار سال راه آمده ام
هفت هزار بار مرده ام
هفت هزار بار پرسیده ام
و پاسخ نشنیده ام
هفت هزار بار سرود آزادی سر داده ام
و بر چکاو بلند آرزوهایم ایستاده ام
این جا کردستان است
چند روزی به طراوت عید نمانده است
و ما هفت سین عید را
به عشق آنان که در انتظار نوروز
اسفند را به لبخند گورهای بی نشان پیوند داده اند
در این مکان چیده ایم
باشد که در بهشت
هفت سین عیدشان در برابر چشمان خدا
سبز سبز چیده شده باشد.
اینجا حلبچه است
صدای بمب، نفیر مرگ، جغرافیای سکوت
هفت هزار سال راه آمده ام
هفت هزار بار مرده ام
هفت هزار بار پرسیده ام
و پاسخ نشنیده ام
هفت هزار بار سرود آزادی سر داده ام
و بر چکاو بلند آرزوهایم ایستاده ام
این جا کردستان است
چند روزی به طراوت عید نمانده است
و ما هفت سین عید را
به عشق آنان که در انتظار نوروز
اسفند را به لبخند گورهای بی نشان پیوند داده اند
در این مکان چیده ایم
باشد که در بهشت
هفت سین عیدشان در برابر چشمان خدا
سبز سبز چیده شده باشد.
ليست هناك تعليقات:
إرسال تعليق